در مناطق خرما خیز جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا زنجره خرما یا زنجرک خرما با نام علمی Ommatissus lybicus یکی از بزرگترین تهدیدات به شمار می رود. زنجرک یا زنجره خرما در کشورهای عرب زبان ” دوباس” نامیده می شود. این آفت پتانسیل ایجاد ویرانی ها و خسارات سنگین در نخلستان ها را دارا است. به همین دلیل پیشگیری، کنترل و مبارزه با آن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
زنجره خرما متعلق به رده Hemiptera و خانواده Tropiduchidae می باشد. با اینکه این آفت فقط حدود ۳-۴ میلیمتر طول دارد، اما حضور گستردهاش میتواند زمینه ساز خسارت های جدی در باغات خرما باشد. زنجره، لاروهای خورد را در زیر برگ های خرما قرار می دهد.
چرخه زندگی زنجره خرما شامل مراحل تخمگذاری، لاروی و بالغ است. لاروها پس از خروج از تخم روی برگ ها، شروع به تغذیه از شیره گیاهی کرده و در این فرآیند، عسلک ترشح میکنند. این ماده شیرین به عنوان منبعی برای جذب قارچ های بیماری زا کرده و درخت خرما را با خطر جدی روبه رو می کند. با رشد لاروها و تبدیل آن ها به حشره بالغ، چرخه تولید مثل و تغذیه ادامه پیدا کرده و سطح آلودگی نیز گسترش پیدا می کند.
نخل خرما در بسیاری مناطق اثرات تغذیه ای، فرهنگی و اقتصادی زیادی دارد. اما آلودگی به زنجره خرما این تعادل حساس را به خطر میاندازد. پس از آلودگی درخت خرما به زنجره، شیره گیاهی که حاوی مواد مغذی حیاتی درخت است، تخلیه شده و سیستم دفاعی خرما را تضعیف می کند، در نتیجه درخت خرما مستعد ابتلا به انواع بیماری ها خصوصا بیماری های قارچی می شود. در نتیجه، تولید محصولات کاهش مییابد و کیفیت خرماهای برداشت شده کاهش مییابد.
خسارات ناشی از زنجره خرما به دو نوع تقسیم میشود:
خسارات مستقیم: در این نوع خسارت، هم لاروها و هم حشرات بالغ آفت با تغذیه از شیره گیاهی، منجر به زردی و خشک شدن برگها و در نهایت ضعف درختان می شوند. آلودگی شدید آفت نیز منجر به ریزش میوه ها میشود. (Thacker et al., 2003).
خسارات غیرمستقیم: این نوع خسارت از ترشح عسلک ناشی میشود که به عنوان منبع غذایی برای قارچ های ساپروفیت عمل میکند. این باعث آلودگی میوه ها و کاهش قابلیت بازاریابی محصول میشود.
علاوه بر این، به علت تخم گذاری زنجره خرما، جریان شیره گیاهی قطع می شود و بافت های زنده درخت و سلول های گیاهی در اطراف محل تخم ریزی از بین می روند. میوه های درختان آلوده دیرتر رسیده، کوچک تر و چروکیده میشوند و از شیرینی کمتری برخوردار است. همچنین، ترشح عسلک بر روی گیاه، عملیات باغبانی مانند گرده افشانی، هرس و تربیت خوشه ها را دشوارتر کرده و هزینه های تولید را افزایش می دهد.
رفتار تغذیه ای و تخم ریزی آفت، همچنین حرکت آن ها روی درختان میتواند شدت بیماری لکه برگی خرما ایجاد شده توسط عوامل مانند Coniothyrium را تشدید کند. بررسی های میدانی انجام شده نشان می دهد شیوع بیماری لکه برگی با زنجرک خرما نسبت مستقیم دارد. یعنی در باغاتی که خسارت زنجرک خرما بیشتر است، شیوع بیماری لکه برگی نیز بیشتر مشاهده می شود.
کنترل زنجره خرما چالش های چندگانهای را که نیازمند رویکردهای مدیریت یکپارچه آفات (IPM) هستند، ارائه میدهد. از حشرهکشهای شیمیایی، اگرچه رایج استفاده میشود، نگرانیهایی در مورد پایداری زیست محیطی و کارایی بلند مدت به دلیل توانایی آفت در توسعه مقاومت ایجاد میکند. روشهای کنترل بیولوژیکی، مانند معرفی دشمنان طبیعی یا قارچ های بیمارگر، جایگزینی هایی امیدبخش ارائه می دهند که آسیب به ارگانیسم های مفید را کمینه کرده و وابستگی به مواد شیمیایی سنتی را کاهش می دهند. علاوه بر این، شیوه های فرهنگی مانند هرس برگ های آلوده و حفظ آبیاری مناسب می تواند به کاهش گسترش آفت کمک کند.
تنوع حشرهکشهای ثبت شده برای استفاده در برابر زنجره خرما محدود است. بنابراین، توسعه حشره کش های جدید با روش های عملکرد مختلف و مصرف کم ضروری است. استفاده بیرویه از انواع مختلف حشره کش در باغات خرما به مشکلات فنی و زیست محیطی متعددی منجر شده است. برای سالها، حشرهکش دیازینون با پوشش گسترده و روش کاربرد آن، خطرات زیادی برای محیط زیست، انسان و عوامل غیرهدف، به ویژه پرندگان، به جا گذاشت. استفاده از دیازینون در حال حاضر ممنوع است. این حشره کش به گروه فسفره ها تعلق دارد و اثرات بسیار نا مطلوبی بر روی سیستم های عصبی و مغزی افراد، به ویژه افراد کمتر از دوازده سال، دارد (Marcial & Hagiwara، ۲۰۰۷؛ Eskenazi et al.، ۱۹۹۹؛ Attar & Knowles، ۱۹۸۲).
دیازینون در پستانداران به دیازواکسان متابولیزه میشود که میتواند فعالیت آنزیم استیل کولین استراز را بیش از ۱۰۰۰۰ برابر مهار کند. اگرچه این ماده در پستانداران به دلیل سیستم هیدرولیز بالای خود به سرعت از بین می رود، اما در خون پرندگان به شدت سمی است و به همین دلیل این آفت کش برای پرندگان صدها برابر سمیتر است. در مقایسه با غلظت توصیه شده حشره کشهای نسل جدید، غلظت دیازینون ده برابر بیشتر است. بنابراین، استفاده از حشره کش های با غلظت پایین و اثرات جانبی کمتر الزامی است.
برای کنترل شیمیایی این آفت، استفاده از حشرهکشهای سیستمیک و تماسی توصیه میشود. یکی از مؤثرترین راه های مدیریت زنجره خرما، استفاده از سموم شیمیایی در زمان مناسب است. برای دستیابی به کنترل مؤثر، انتخاب سموم مناسب و اجرای صحیح برنامه سمپاشی بسیار مهم است. سمپاشی در زمان مناسب (اوایل تفریخ تخم ها) تأثیر سموم را به حداکثر می رساند و از طغیان آفت جلوگیری میکند.
یکی از رایج ترین حشره کش های ارگانوفسفره است که با تأثیر بر آنزیم کولین استراز، سیستم عصبی زنجره را مختل کرده و باعث مرگ آن میشود. مالاتیون بهعنوان یک سم تماسی و گوارشی عمل میکند و برای کنترل پورهها و حشرات بالغ توصیه میشود. این سم باید در مرحله تفریخ تخمها و هنگام خروج اولین پورهها مورد استفاده قرار گیرد. دوز پیشنهادی ۲ در هزار و به صورت محلول پاشی انجام می شود.
این حشره کش از گروه کاربامات ها است که مشابه سموم ارگانوفسفره عمل کرده و باعث فلج شدن زنجره های بالغ و پوره ها می شود. نواکرون به دلیل سرعت اثرگذاری بالا، به ویژه در شرایطی که جمعیت آفت افزایش یافته است، توصیه میشود. محلول پاشی با نواکرون ۱ در هزار در زمان مشاهده اولین پوره ها میتواند تأثیر خوبی در کنترل آفت داشته باشد.
این حشره کش از گروه نئونیکوتینوئیدها بوده و یک حشره کش سیستمیک محسوب میشود. ایمیداکلوپراید یا کنفیدور به وسیله گیاه جذب شده و از طریق سیستم آوندی به بخش های مختلف درخت منتقل می شود. این سم ماندگاری بالایی دارد و در کنترل زنجره ها مؤثر است. استفاده از ایمیداکلوپراید به صورت تزریق در خاک و محلول پاشی روی برگ ها میتواند جمعیت آفت را به طور چشمگیری کاهش دهد.
تیامتوکسام نیز از گروه نئونیکوتینوئیدها است و عملکردی مشابه ایمیداکلوپرید دارد، اما تأثیر آن سریع تر است. این سم از طریق آوندهای گیاه جذب شده و به قسمت های مورد حمله آفت منتقل میشود. بهترین روش مصرف تیامتوکسام، آبیاری یا تزریق به خاک نخلستان است، زیرا جذب از طریق ریشه باعث ایجاد محافظت طولانیمدت میشود.
استامی پراید یا موسپیلان یکی دیگر از سموم سیستمیک نئونیکوتینوئیدی است که برای کنترل زنجره خرما توصیه میشود. این سم با اختلال در انتقال عصبی حشره، باعث مرگ آن می شود. تزریق استامیپرید در خاک و یا محلول پاشی روی نخل ها در مراحل اولیه شیوع آفت مؤثر است.
با تشدید تغییرات آب و هوایی و بر هم خورد تعادل زیست محیطی، شرایط برای طغیان آفات خصوصا زنجره خرما احتمالاً تشدید خواهد شد. تلاشهای تحقیقاتی و استفاده از روش های نوآورانه و فناورانه و همچنین مشارکت جامعه، اجزای ضروری یک راهبرد فعال برای مقابله با این خطر هستند. با ارتقاء انطباق در اکوسیستمهای خرما و ترویج شیوه های کشاورزی پایدار، میتوانیم میراث کشت خرما را برای نسلهای آینده حفظ کنیم.
زنجره خرما به عنوان یک تهدید قدرتمند برای نخلستان ها محسوب می شود. با یک رویکرد کامل به مدیریت آفات، میتوانیم تأثیرات آن را کاهش دهیم و میراث فرهنگی و اقتصادی که توسط این درختان بزرگ نمایان میشود را حفظ کنیم.
بیماری آنتراکنوز در گیاهان، علائم، علل و روش های کنترل بیماری آنتراکنوز (Anthracnose) یکی از…
۱۰ چالش رایج در کشت بافت گیاهی و راهکارهای مدیریت آن ها کشت بافت گیاهی…
همه چیز درباره سم ایمیداکلوپراید: ساختار، نحوه اثر، کاربردها و مزایا و معایب سم ایمیداکلوپراید…
صنایع تبدیلی عسل، راهنمای کامل فرآوری و تولید عسل یکی از مهمترین محصولات کشاورزی و…
گیاه دارویی ثعلب Salep، خواص دارویی، کاربردها، کاشت و تولید ثعلب نام عمومی گیاهانی از…